در این مصاحبه کوتاه، خانم Camilla Hensen Nejstgaard، دانشجوی دکترای تخصصی (PhD) از کاکرین دانمارک و مرکز پزشکی مبتنی بر شواهد شهر Odense که با عنوان اختصاری CEBMO شناخته می شود وابسته به دانشگاه دانمارک جنوبی، به ما میگوید که چگونه تعارض منافع میتواند بر ارائه توصیههای دارویی و تجهیزات پزشکی اثرگذار باشد. او نویسنده مسئول یک مقاله اخیراً منتشرشده مروری متدولوژی کاکرین با این عنوان است.
این مرور کاکرین درباره اثر تعارض منافعها بر دستورالعملهای بالینی، گزارشهای کمیته مشورتی، نظرات خبرگان و مرورهای روایتی چه میگوید؟
یافتههای مطالعه مروری ما نشان میدهد که تعارض منافع مالی با توصیههای تأییدکننده در دستورالعملهای بالینی، گزارشهای کمیته مشورتی، نظرات خبرگان و مرورهای روایتی مرتبط است. به عنوان مثال، این به آن معناست که دستورالعملهای تهیهشده توسط نویسندگانی که تعارض منافع مالی دارند، در مقایسه با دستورالعملهای تهیهشده توسط نویسندگانی که هیچ تعارض منافعی ندارند، اغلب با توصیههایی همراه هستند که تأییدکننده یک درمان دارویی جدید هستند. ما ۲۱ مطالعه را در مطالعه مروری خود وارد کردیم و ۴ آنالیز آماری را به صورت جداگانه بر روی هر کدام از آن ۴ دسته از شواهد، به انجام رساندیم. این آنالیزها، نتایج مشابهی را نشان داد، با این حال، برخی عدم قطعیت آماری در رابطه با میزان اثر وجود داشت.
ما همچنین، اثر تعارض منافع غیرمالی را مورد بررسی قرار دادیم. این نوع از تعارض منافع میتواند اتفاق بیفتد؛ برای مثال، زمانی که رادیولوژیستها، نویسندگان دستورالعملهای بالینی در مورد غربالگری ماموگرافی باشند (چیزی که ما آن را تعارض منافع تخصصی (specialty interest) مینامیم). هرچند، ما فقط یک مطالعه که اثر تعارض منافع تخصصی بر دستورالعملهای بالینی را بررسی کرده باشد، یافتیم، و این نتایج قطعی نبودند، اما جهت اثر یکسانی را نشان میدادند.
یافتههای ما مشابه مطالعات مروری گذشته کاکرین بر روی تعارض منافع در پژوهشهای اولیه و مطالعات مروری نظاممند است. با این وجود، نتایج مطالعه مروری فعلی ما، دقت آماری کمتری دارد و پژوهشهای بیشتری، به خصوص بر روی اثر تعارض منافع غیر مالی، مورد نیاز است.
سازمانهای ناشر دستورالعملهای بالینی چه چیزهایی را از این شواهد میتوانند فرابگیرند؟
یافتههای ما پیشنهاد میدهند که نویسندگان دستورالعملهای بالینی ممکن است شواهد را به صورتهای گوناگونی بر اساس این که آیا تعارض منافع مالی داشتند یا نداشتند، تفسیر کنند. بعضی از سازمانهای نشردهنده دستورالعملهای بالینی مانند مؤسسه ملی تعالی سلامت و مراقبت (National Institute for Health and Care Excellence)، گروه ویژه خدمات پیشگیری ایالات متحده (US Preventive Services Task Force) و سازمان جهانی بهداشت (WHO) تاکنون سیاستهایی را جهت کاهش اثر بالقوه تعارض منافع به اجرا گذاشتهاند؛ برای نمونه، با کاهشدادن تعداد و نقش نویسندگانی که تعارض منافع مالی دارند. اگرچه مطالعه مروری ما اثر این سیاستهای تعارض منافع را مورد بررسی قرار نداده، نتایج ما تلاش برای کاهش تعارض منافع را تأیید میکند.
بیماران، پزشکان و تصمیمگیرندگان حوزه مراقبتهای سلامت از این شواهد چه چیزهایی را باید برداشت کنند؟
بر اساس نتایج بهدستآمده، ما پیشنهاد میکنیم که بیماران، پزشکان و تصمیمگیرندگان حوزه مراقبتهای سلامت در درجه اول از دستورالعملهای بالینی، گزارشهای کمیته مشورتی، نظرات خبرگان، و مرورهای روایتی که توسط نویسندگان فاقد تعارض منافع مالی نوشته شدهاند، بهره ببرند. اگر این ممکن نیست، مخاطبان باید مطالب منتشرشده را با احتیاط مطالعه و تفسیر کنند. علاوه بر این، یافتههای ما بیانگر آن است که اگر از اعضای کمیته، برای مثال در یک آژانس تنظیم مقررات دارویی، خواسته شود که در مورد تأیید یک دارو رأی دهند، زمانی که تعارض منافع مالی دارند، بیشتر ممکن است که به نفع تأیید این دارو رای دهند.
چرا این مطالعه مروری اهمیت دارد؟
توصیهها در دستورالعملهای بالینی، نظرات خبرگان و مرورهای روایتی همراه با تصمیمهای مربوط به مداخلات مورد تأیید کمیتههای مشورتی، اثر قابل توجهی بر مداخلات پیشنهادی به بیماران دارد. بنابراین، ضروری است که این توصیهها، مبتنی بر شواهد باشند و تا حد ممکن، کمترین تأثیر را از تعارض منافع گرفته باشند. در غیر این صورت، ما ممکن است درنهایت منابع را روی درمانهایی به هدر دهیم که واقعاً کار نمیکنند و یا حتی به بیماران آسیب میرسانند.
- این مرور متدولوژی را در کتابخانه کاکرین بخوانید
- در مورد سیاست تضاد منافع کاکرین بیشتر بخوانید
- در مورد گروه مروری متدولوژی کاکرین بیشتر بدانید
سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹